Jazz 2000

ترول،دانلود،جک،بازی و ...

این فشرده ساز بسیار پر قدرت اما کم حجم می باشد.

پسورد:بدون پسورد

حجم:1.2 مگابایت

لینک دانلود:دانلود فشرده ساز jzip

نوشته شده در تاريخ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:دانلود فشرده ساز کم حجم،دانلود فشرده ساز jzip, توسط طاهاپورمند

این بازی از بازی های زیبا با فرمت فلش است.

هم اکنون می توانید آن را در همین وبلاگ به صورت رایگان دانلود نمایید.

حجم:7.7 مگابایت

پسورد:بدون پسورد

لینک دانلود:دانلود

هر گونه کپی برداری بدون ذکر و لینک کردن آدرس وبلاگ ممنوع است و حرام می باشد!

نوشته شده در تاريخ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:دانلود بازی sss،دانلود super slime soccer،دانلود بازی فوتبال کم حجم, توسط طاهاپورمند

مدرسه ها بازم باز شد و یه سال دیگه و بدبختی ها و خوشبخای های دیگه در انتظار هستند.

برای همه آرزوی موفقیت دارم.

نوشته شده در تاريخ شنبه 30 شهريور 1392برچسب:, توسط طاهاپورمند

پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند .

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند


پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند .

علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است که بیماران با پزشک یا بیماریشان می‌کنند

یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات

در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز می‌شود.

اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی

خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش می‌نویسد که بسیار خواندنی هستند:


گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت:

آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه میخواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همینطوره٬ همیشه عفونتش اول شروع میشه بعد زیاد میشه!

********************************************

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت:

هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمیره!!

********************************************

به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم:

اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد!!

********************************************

یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود.

به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم.

مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه ، نه دلهره!

پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده

و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه: مامان چیسپ نه چیپس !

********************************************

به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم:

قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟

بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟

نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟

********************************************

به خانمه گفتم:اشتهاتون خوبه؟ گفت: هروقت بتونم غذا بخورم میتونم بخورم!

********************************************

پیرمرده گفت: همه بدنم درد میکنه غیر از آرنج دست چپم.

گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمیکنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد میکنه!

********************************************

خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس. گفتم: چه آزمایشی؟

گفت: نمیدونم. چندوقت بود که هر دو دستم درد میکرد.

چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد

حالا میخوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟!

********************************************

به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمیدم!

گفتم: چرا؟ گفت: میترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم!

********************************************

برای آبسه دندون برای مریض کپسول نوشتم بعد گفت:

چند روزه گلوم هم درد میکنه.

گفتم: خوب اگه عفونت داشته باشه با همون کپسول بهتر میشه.

********************************************

گفت: اون کپسولو که برای دندونم نوشتین چکار به گلو داره؟!

خانمه میگفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری

اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه! آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه

آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون!

********************************************

خانمه میگفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.

گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده!

********************************************

خانمه میگفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد.

گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن!

********************************************

مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.

مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه

و ازش میپرسه: داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟

روستائی محترم میگه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه؟

خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!!

********************************************

یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود. گفتم: میتونین بمونین سرم بزنین؟

گفت: نه. گفتم: آمپول میزنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت:

آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین

گفتم: چرا؟ گفت: آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن!

********************************************

روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.

گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه

مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت:

آخه جمعه که تعطیله!!

********************************************

مرده با کمردرد اومده بود، وقتی میخواستم نسخه بنویسم گفت:

آقای دکتر! بی زحمت هرچی میخواین بنویسین فقط پماد ننویسین! گفتم: چرا؟

گفت: آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچکسی نیست که برام پماد بماله!

********************************************

به خانمه گفتم: کجای سرتون درد میکنه؟

دستشو گذاشت روی سرش و گفت: همین جا درست توی لگن سرم !
 



 

نوشته شده در تاريخ شنبه 18 خرداد 1392برچسب:خاطرات افراد,خاطرات یک پزشک,خاطرات پزشک ها, توسط طاهاپورمند
Software name User interface License Size   
WinRAR x86 (32 bit) 4.20 Graphic and command line Trial 1481 KB
WinRAR x64 (64 bit) 4.20 Graphic and command line Trial 1617 KB
RAR 4.20 for Linux Command line only Trial 916 KB
RAR 4.20 for Linux x64 Command line only Trial 956 KB
RAR 4.20 for FreeBSD Command line only Trial 893 KB
RAR 4.20 for Mac OS X Command line only Trial 389 KB
WinRAR interface themes Graphic only Free  
Obsolete RAR versions Misc (Pocket RAR, RAR/DOS, etc.)    

 

Localized WinRAR versions
Language Version Size   
Arabic (32 bit) 4.20 1520 KB
Arabic (64 bit) 4.20 1653 KB
Armenian (32 bit) 4.20 1524 KB
Armenian (64 bit) 4.20 1657 KB
Azerbaijani (32 bit) 4.20 1527 KB
Azerbaijani (64 bit) 4.20 1661 KB
Belarusian (32 bit) 4.20 1526 KB
Belarusian (64 bit) 4.20 1659 KB
Bulgarian (32 bit) 4.20 1527 KB
Bulgarian (64 bit) 4.20 1663 KB
Catalan (32 bit) 4.20 1570 KB
Catalan (64 bit) 4.20 1703 KB
Chinese Simplified (32 bit) 4.20 1574 KB
Chinese Simplified (64 bit) 4.20 1709 KB
Chinese Traditional (32 bit) 4.20 1710 KB
Chinese Traditional (64 bit) 4.20 1843 KB
Croatian (32 bit) 4.20 1527 KB
Croatian (64 bit) 4.20 1660 KB
Czech (32 bit) 4.20 1646 KB
Czech (64 bit) 4.20 1779 KB
Danish (32 bit) 4.20 1523 KB
Danish (64 bit) 4.20 1656 KB
Dutch (32 bit) 4.20 1841 KB
Dutch (64 bit) 4.20 1975 KB
English (32 bit) 4.20 1481 KB
English (64 bit) 4.20 1617 KB
Estonian (32 bit) 4.20 1551 KB
Estonian (64 bit) 4.20 1693 KB
Finnish (32 bit) 4.20 1524 KB
Finnish (64 bit) 4.20 1657 KB
French (32 bit) 4.20 1562 KB
French (64 bit) 4.20 1695 KB
Georgian (32 bit) 4.20 1521 KB
Georgian (64 bit) 4.20 1654 KB
German (32 bit) 4.20 1581 KB
German (64 bit) 4.20 1729 KB
Greek (32 bit) 4.20 1533 KB
Greek (64 bit) 4.20 1667 KB
Hebrew (32 bit) 4.20 1515 KB
Hebrew (64 bit) 4.20 1649 KB
Hungarian (32 bit) 4.20 1514 KB
Hungarian (64 bit) 4.20 1648 KB
Indonesian (32 bit) 4.20 1539 KB
Indonesian (64 bit) 4.20 1689 KB
Italian (32 bit) 4.20 1610 KB
Italian (64 bit) 4.20 1745 KB
Japanese (32 bit) 4.20 1641 KB
Japanese (64 bit) 4.20 1755 KB
Korean (32 bit) 4.11 1580 KB
Korean (64 bit) 4.11 1711 KB
Lithuanian (32 bit) 4.20 1554 KB
Lithuanian (64 bit) 4.20 1688 KB
Macedonian (32 bit) 4.20 1516 KB
Macedonian (64 bit) 4.20 1650 KB
Norwegian (32 bit) 4.20 1523 KB
Norwegian (64 bit) 4.20 1656 KB
Persian (32 bit) 4.20 1519 KB
Persian (64 bit) 4.20 1652 KB
Polish (32 bit) 4.20 1561 KB
Polish (64 bit) 4.20 1695 KB
Portuguese (32 bit) 4.20 1519 KB
Portuguese (64 bit) 4.20 1652 KB
Portuguese Brazilian (32 bit) 4.20 3110 KB
Portuguese Brazilian (64 bit) 4.20 3243 KB
Romanian (32 bit) 4.20 1520 KB
Romanian (64 bit) 4.20 1654 KB
Russian (32 bit) 4.20 1612 KB
Russian (64 bit) 4.20 1748 KB
Serbian Cyrillic (32 bit) 4.10 1495 KB
Serbian Cyrillic (64 bit) 4.10 1622 KB
Serbian Latin (32 bit) 4.10 1519 KB
Serbian Latin (64 bit) 4.10 1648 KB
Slovak (32 bit) 4.20 1628 KB
Slovak (64 bit) 4.20 1762 KB
Slovenian (32 bit) 4.20 1510 KB
Slovenian (64 bit) 4.20 1653 KB
Spanish (32 bit) 4.20 1572 KB
Spanish (64 bit) 4.20 1705 KB
Swedish (32 bit) 4.20 1523 KB
Swedish (64 bit) 4.20 1656 KB
Thai (32 bit) 4.20 1528 KB
Thai (64 bit) 4.20 1729 KB
Turkish (32 bit) 4.20 1544 KB
Turkish (64 bit) 4.20 1679 KB
Ukrainian (32 bit) 4.20 1579 KB
Ukrainian (64 bit) 4.20 1660 KB
Uzbek (32 bit) 4.20 1530 KB
Uzbek (64 bit) 4.20 1673 KB
Valencian (32 bit) 4.20 1672 KB
Valencian (64 bit) 4.20 1716 KB
Vietnamese (32 bit) 4.20 1564 KB
Vietnamese (64 bit
 

منبع:rarlab

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:دانلود وینرار,دانلود نرم افزار فشرده ساز,دانلود وینرار به زبان فارسی,winrar persian, توسط طاهاپورمند

 

پيرمرد احساس ميكرد كه ديگر روزهاي آخر عمرش رسيده است و به زودي از اين دنيا رخت برخواهد بست . روزي دو پسر جوانش را نزد خود فرا خواند . به آنها گفت : ديگر زمان مرگ فرارسيده است وليكن بايد يكي از مهمترين تجربه هاي زندگيم را به شما بگويم . بعد دستور داد چند تركه از شاخه هاي درخت براي او بياورند . بعد به هركدام از پسرانش يك تركه داد و از آنها خواست تا آن را بشكنند . پسرها از كار پدرشان سر در نياوردند . ولي بدستور پدر تركه درخت را در دست گرفتند . اولي گفت : بيينيد پدر ، و بعد تركه را براحتي از وسط به دو نيم كرد . پسر دوم گفت : اين كه كاري ندارد و خيلي آسان است . و به راحتي شاخه درخت را شكست . بعد پدر چند تركه را به آنها داد و از آنها خواست كه آنها را همزمان بشكنند . اينبار كار سخت بود و ديگر آن تركه هاي باريك درخت براحتي قابل شكستن نبودند . پدر گفت : شما هر كدام به تنهايي بمانند همين تركه نازك درخت هستيد و هر كسي مي تواند به راحتي شما را از بين ببرد ولي اگر شما با هم متحد باشيد ديگر هر كسي نمي تواند براحتي شما را در هم بشكند . اين پند را هميشه آويزه گوش خود قرار دهيد كه اين برترين تجربه زندگي من ، در اين ساليان دراز بوده است .

 

 منبع:mahdi 128

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:راز شکست ناپذیری,داستان, توسط طاهاپورمند

یپسرک وقتی مرا در کنار پدر بزرگش ديد خيلی خوشحال شد و سوار من شد . من از اينکه از ديدن من خوشحال شده بود شاد بودم. من و پسرک با هم روزهای خوبی داشتيم . من او را به مدرسه می بردم و با هم بر می گشتيم . با هم به پارک می رفتيم . ولی زمانه خيلی زود گذشت ، پسرک بزرگ شد و من کهنه و فرسوده شدم.

ديگر مثل قبل سرحال نبودم . چرخهايم فرسوده شده بود . دسته فرمان هم کنده شده بود و پسرک هم اينقدر بزرگ شده بود که ديگر نمی توانست سوار من شود . يک روز پدر پسرک با يک دوپرخه نو به خانه آمد ، آن شب مرا در کنار درب کنار بقيه زباله ها گذاشتند. از اينکه کنار زباله های بدبو بودم خيلی ناراحت بودم . کاش هيچوقت در کارخانه مرا درست نکرده بودند.

 شب ماموران مرا همراه بقيه زباله ها بردند. در يک محل مرا و بقيه مواد پلاستيکی و فلزی و چوبی را از بقيه زباله ا جدا کردند. قسمتهای پلاستيکی و فلزی مرا از هم جدا کردند. ما ها را به يک کارخانه بزرگ بردند و ما را شستند و بعد وارد يک جای خيلی داغ شديم از گرما بيهوش شدم .

وقتی چشمانم را باز کردم قيافه ام تغيير کرده بود و در دست پسرکی بودم . داخلم را پر از آب کرده بود و گلها را آب می داد. بله من يک آبپاش زيبا شده بودم و تازه معنای بازيافت زباله را فهميدم.

 

منبع:mahdi 128

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:داستان,دوچرخه ی پیر, توسط طاهاپورمند

پاتریک هیچوقت تکالفش را انجام نمی داد. او می گفت اینکار خسته کننده است. او هميشه بیسبال و بسکتبال بازی می کرد. معلمش به او می گفت، با انجام ندادن تکالیفت چیزی یاد نمی گیری. البته حق با معلمش بود. اما او چیکار می توانست بکند او از اینکار متنفر بود

 روز مقدس پاتریکس بود . گربه او با یک عروسک بازی می کرد. گربه عروسك را با دستش محکم گرفته بود که در نرود. عجیب بود اون یک عروسک نبود او یک مرد کوچک بود که لباس پشمی قدیمی به تن داشت و یک کلاه بلند شبیه جادوگرها سرش بود. او فرياد کشید، اي پسر به من کمک کن. من می توانم آرزویت را بر آورده کنم . بهت قول می دهم.
 پاتریکس نمی توانست باور کنه . این تنها راه حل برای مشکلاتش بود. بنابراین گفت : تو باید تا پایان اين دوره تحصيلي که فقط 35 روز مانده است Tتکالیف مرا انجام دهی.  اگر تو تکالیف من را خوب انجام بدهی، من با نمره خوب قبول می شوم.
 چهره مرد کوچولو در هم شد. او با ناراحتی پایش را تکان داد و گفت: من راضی نیستم اما اینکار را انجام می دهم.
 آدم کوتوله تکالیف پاتریک را انجام می داد. اما یک مشکل کوچولو وجود داشت. آدم کوتوله نمی دانست که باید چیکار کند و نیاز به کمک داشت. او می گفت: کمکم کن، کمکم کن. پاتریک هم مجبور بود از هر راهی که می شد به او کمک کند.
 وقتی آدم کوتوله تکالیف پاتریک را انجام می داد یکدفعه صداش را بالا می برد و می گفت من این کلمه را بلد نیستم .یک لغتنامه بده، نه بهتر است خودت آنرا پیدا کنی و برایم بگویی.
 وقتی نوبت ریاضی بود وضع بدتر بود. آدم کوتوله می گفت: جدول زمانی چیه؟ من که تقسیم و ضرب و کسر بلد نيستم،بهتر است کنار من بنشینی و به من یاد بدهی.
 وقتی نویت به تاریخ رسید . آدم کوتوله هیچی درباره تاریخ آدمها نمی دانست به پسرک می گفت به کتابخانه برو من به کتابهای بیشتری احتیاج دارم و تازه باید به من کمک کنی تا آنها را بخوانم .
خلاصه آدم کوتوله هر روز ایراد می گرفت و نق می زد و پاتریک مجبور بود که بیشتر و بیشتر کار کند و شبها تا دیر وقت بیدار می ماند و صبحها در حالي به مدرسه ميرفت كه از خستگي چشمهايش پف كرده بود. بالاخره روز آخر مدرسه فرا رسید و آدم کوتوله آزاد بود که برود . او آرام و بی صدا از در پشتی ساختمان بیرون رفت پاتریکس نمره های خوبی گرفته بود . همکلاسهایش متعجب بودند. معلمش در حالیکه لبخند می زد از او تعریف می کرد. و خانواده اش چه ؟ آنها خیلی متعجب بودند نمی دانستند که برای پاتریک چه اتفاقی افتاده است . او دیگر یک بچه نمونه بود. اتاقش تمیز بود کارهایش را انجام می داد خیلی بشاش بود هیچ بی ادبی نمی کرد
 حالا که به آخر داستان رسیدید باز هم فکر می کنید آن مرد کوتوله بود که تکالیف پاتریک را انجام داد؟ یک رازی اینجاست که بین خودمان بماند. آن مرد کوتوله کاری نتوانست انجام دهد و این خود پاتریک بود که تکالیفش را انجام داد.

منبع:mahdi 128

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:داستان حکمت آموز,پاتریک و تکالیف مدرسه, توسط طاهاپورمند

بقیه ترول ها در ادامه مطلب

 

منبع:خنده بازار


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:ترول,ترول آباد,ترول های جدید و خنده دار,ترول های جدید فارسی,بیشترین ترول ها,ترول کرمکی, توسط طاهاپورمند

وقتی که من تو قلمچی در کلاس نفر 8 م شدم،

به نفرات اول تا پنجم جایزه میدن.

وقتی نفر پنجم می شم،به نفرات اول تا سوم میدن،

وقتی دوم میشم فقط بنفر اول میدن!

وقتی اول می شم بهونه میارن که دیگه جایزشون تموم شده!

نوشته شده در تاريخ شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط طاهاپورمند

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

  • تایم نت
  • نینا چت